Thursday, August 12, 2010

اشراق

 این دوچرخه های این ورییه نمه فرق دارند یا دوچرخه های رایج وطنی.  تو ایران پیرمردا که دوچرخه لاری داشتند جوونتر ها هم دوچرخه کوهستان. این وری عوضش دوچرخه کورسی بیشتر می بینی. دوچرخه هاشون اما ذاتا اصا حالشون یه چیز دیگه است. اول که نه ترک درست حسابی داره, نه میل درست حسابی داره, یعنی عمرا بتونی سر راهت یکی دیگه رو ببری برسونی. کوچیک و بزرگ هم نداره.  اصا یعنی راه نداره. 
دوما که وقتی سوار شدی دیگه وایسادن ات سخته , چون نشیمنگاهش بلنده. اگه بخوای یه لحظه وایسی نمی تونی پات رو بزنی زمین مثه دوچرخه های خودمون. باید ترمز بگیری و بعدش فلان مبارک را با احتیاط برداری و کلا از چرخ بیایی پایین.  واسه همین سر خیابون اینا برو بچز رو ببینی یه سوتی می زنی و میری. 
سوما که این زینش لامصب خیلی کوچیکه. این فلان مباک ادم همه اش جاش ناراحته. اولاش که درد می گیره نافرم. بعدش هم همچین خیلی دلت نمی خواد که زیاد هم روی زین بزاریش . . مخصوصا وقتی تو دست انداز بیافتی که ترجیح می دی روی رکابای در حال دوران بایستی اما فلان رو روی زین نگذاری.. . کلا این فلان رو روی زین گذاشتن تصمیم سختیه و هزینه اش هم بالاست. حالا زین های تو ایران, بهشت بود واقعا. بزرگ , پهن , جادار, بعضی ها هم که یه روکش هم واسه اش می ساختند که دیگه نرم نرم باشه.  نه که اینجا روکش نرم نباشه ها . . اما کلا زین بالفطره کوچیکه.
  اما چهارمش اینکه سیستم ایمنی و اینا خوبه. یعنی درسته که فلانت درده اما از اون ور کلاه ایمنی و چراغ و شب نما و غیره استاده. اصا از واجباته. 
پنجما هم که دوچرخه های اینجا خیلی تند می رند و به ادم حس سریع بودن و قدرت می دند. . .

 می دونم که موضوع ضایع شده بسکه همه در موردش حرف زدند اما خدایی اگه دقت کنی کلا دوچرخه های این وری مثه زندگی این وری اند. دوچرخه های اون هم مثه زندگی اونوری.   

No comments:

Post a Comment